ترسیم وقایع شام غریبان سیدالشهدا علیهالسلام
با اینکه تـشـنهاند ولی از غـم حـسـین دیگر به شام ظهر عطش حرف آب نیست دلـسـوز مـردهای حـرم بـود زیـنب و زین پس دلی به غصه زینب کباب نیست مردان به روی نی همه دیدند پایِ نی پایی برای قـامت زینب رکـاب نیست هر کودکی به سـرخیِ این تـازیـانهها فهمیده است نام عـمو هم ثـواب نیست ای حرمله به خستگیِ ظهر خود بخواب دیگر صدای گـریهٔ طفـل رباب نیست حالا که آب از سر اصغر گذشته است گـفـتـنـد آب آمـده دیگـر سـراب نیست ای کاش خواهرش نرود کاخ اگر که رفت بیند که پیش رأس عزیزش شراب نیست |